انجمن یاران منتظر

ختم قرآن



آخرین ارسال ها
لیست برنامه ختم قرآن یاران منتظر ..:||:.. پروژه کرونا(COVID 19) ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین امسال اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. تا حالا به لحظه تحویل سال 1450 فکر کردید!!؟؟ ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین سال 1395 اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. اگر بفهمید بیشتر از یک هفته دیگر زنده نیستید، چی کار می کنید؟! ..:||:.. **متن روز پدر و روز مرد** ..:||:.. الان چتونه؟ ..:||:.. 🔻هدیه‌ تحقیرآمیز کِندی ..:||:.. ღ ღ ღتبریک ازدواج به دوست خوبم هستی2013 جان عزیز ღ ღ ღ ..:||:..

نوار پیام ها
( یسنا : ▪️خــداحافظ مُــــحَرَّم 😭 نمى دانم سال دیگر دوباره تو را خواهم دید یا نه؟!... 🖤اما اگر وزیدى و از سَرِ کوى من گذشتى، سلامَم را به اربابم برسان... ◾️ بگو همیشه برایَت مشکى به تَن مى کرد و دوست داشت نامَش با نام تو عجین شود!... ◾️بگو گرچه جوانى مى کرد، اما به سَرِ سوزنى ارادتش هم که شده، تو را از تَهِ دل دوست داشت... ◼️با چاى روضه تو و نذری ات، صفا مى کرد و سَرَش درد مى کرد براى نوکرى... 🏴 مُحَرَّم جان؛ تو را به خدا مى سپارم... و دلم شور مى زند براى \"صَفر\"ى که دارد از \"سَفَر\" مى رسد... # )     ( سینا : حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها): «ما جَعَلَ اللّه ُ بَعدَ غَدیرِخُمٍّ مِن حُجَّةٍ و لاعُذرٍ؛ خداوند پس از غدیرخم برای کسی حجّت و عذری باقی نگذاشت.» «دلائل الإمامَه، ص 122» )     ( فاطمه 1 : ای روح دو صد مسیح محتاج دَمَت زهرایی و خورشید غبار قدمت کی گفته که تو حرم نداری بانو؟ ای وسعت دل‌های شکسته، حَرَمت. (شهادت حضرت زهرا تسلیت باد) )     ( programmer : امام علی (ع):مردم سه گروهند: (1) دانشمندی خدایی، (2) دانش آموزی بر راه رستگاری (3) و پشه های دستخوش باد و طوفان و همیشه سرگردان، که از پی هر جنبنده و هر صدا می روند، و با وزش هر بادی، حرکت می کنند، نه از پرتو دانش، روشنی یافتند، و نه به پناهگاه استواری پناه گرفتند. )     ( programmer : امام علی ع : عاقل ترین مردم کسی است که عواقب کار را بیشتر بنگرد. )     ( programmer : امام علی (ع):دعوت کننده ای که فاقد عمل باشد مانند تیر اندازی است که کمان او زه ندارد. )     ( programmer : امام علی(ع): در فتنه ها همچون بچه شتر باش که نه پشت دارد تا بر آن سوار شوند و نه پستانی که از آن شیر بدوشند )     ( سینا : هزارها سال از هبوط آدم بر سیاره‌ی زمین گذشته است و هنوز نبرد فی ما بین حق و باطل بر پهنه‌ی خاك جریان دارد، اگرچه دیگر دیری است كه شب دیجور ظلم از نیمه گذشته است و فجر اول سر رسیده و صبح نزدیك است. )     ( programmer : فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مه‌شکن لازم است که همان بصیرت است....(مقام معظم رهبری) )     ( سینا : یاران! شتاب كنید ، قافله در راه است . می گویند كه گناهكاران را نمی پذیرند ؟ آری ، گناهكاران را در این قافله راهی نیست ... اما پشیمانان را می پذیرند )     ( سینا : برای حفظ سلامتی، این دعا را هر صبح و شب بخوانید: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ**اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه ‌مرتبه) خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی _ قرار بده! )     ( فاطمه 1 : ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن صحن نگاه چشم مرا پر ز نور کن +++ چشمم به راه ماند بیا و شبی از این پس‌کوچه‌های خاکی قلبم عبور کن +++ آقا بیا و با قدمی گرم و مهربان قلب خراب و سرد مرا گرم شور کن )     ( سینا : دود می خیزد ز خلوتگاه من کس خبر کی یابد از ویرانه ام ؟ با درون سوخته دارم سخن کی به پایان می رسد افسانه ام ؟ )    
مدیریت پیام ها


اگر این اولین بازدید شما از انجمن یاران منتظراست ، میبایست برای استفاده از کلیه امکانات انجمن عضو شوید و یا اگر عضو انجمن می باشید وارد شوید .


انجمن یاران منتظر »نتایج جستجو


نتایج جستجو میان پاسخ های کاربر: نازنین زهرا
تعداد نتایج (214) نتیجه
سه شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۲ ۱۲:۳۷ قبل از ظهر
مهمان ويژه ي صندلي داغ: «نازنين زهرا» | نویسنده: نازنین زهرا |انجمن: صندلی داغ
 [quote=پونه]به به دوست نازنينم خيلي خيلي خوش اومدي به صندلي داغ .  خودت که ميدوني بهترين پماد سوختگي چيه عايا؟
 
 
 

فکر کن اين عکس پونه‌ست داستان کوتاه و شاد بنويس؟
 


قصه شب پونه
یکی بود یکی نبود...ی رومی بود تو همین کوچه ها...نزدیکای عید بود..وروم هم حال وهوای عیدگرفته بود..
خووووما بچه های روم هم این هفته های اخر سال رو ترکوندیم تو روم..ی شب پونه اومد گف بیایین ی فکر خفن دارم..
عاموووماهم ترسیدیم دیه...گفتیم خدااااباز این چی تو سرشه...
بعد تو پاتوقمون بچه های پایه یک جم شدیم...نگوووپونه خانوم قاچاقی ترقه اورده برا پخش..
تو این بین برا همه یچن تایی داد...خوووماهم فک میکردیم عمووانتظار نیستش..نگوووتو اتاقش کمین نشسته...وای چشتون روز بعد نبینه...پونه یکیشو انداخت تو اتاق انتظار درحد بمب هیدروژنی ...وای یهووووعمو انتظار هویداشد...وگف همتونو اخراج میکنم همتونو..   اولین نفرم هم پونه وجمعه موعود رو اخراج کرد...چون اونا پخش کننده ترقه هستن..از بچه های نیروی انتظامی روم تقاضادارم رسیدگی بشه...

عامووووما تو روم دیه ارامش نداریم
 

 
  
 
 
 اينم هستي و منزه حالا ي داستان کوتاه و غمگين بنويس 
 

هستی که تو فکر نازنین بود و دلش کلی براش تنگ شده بود داشت به این فکر میکرد که واسه تولدش چه جوری سوپرایزش کنه

زنگ میزنه به آژانس همیشگیش    تا بره پیش یار تفنگدارش منزه

منزززززززززززه جوووووووون سلاممممممممم یه چیزی بگم نه نمیگی
منزه که هستیو میشناخت از شیطونیهاش باخبر بود  گفت از همین الان  میگم نههههههههههه  
گفت باز چی تو سرتهههههه هستیییییییییییی 
هستی خندید گفت به خداااااااااا هیچی منو شیطونی تو ذاتم نیس 


خب بگو ببینم چی میخای
منزززززززززززه میدونی یه چن وقت دیگه تولد نازنینه خب آره میدونم که چی
گفت یه فکر بکر دارممممم
واااااااااااای هستی تو روخدااااااااااا باز چی تو سرتهههههههه

منزه میخام برم از تو فروشگاه روم یه گوشی واسه نازنین بدزدم البته با کمک تو عزیزمممممممممممممم

چییییییییییییی منزه ببین چقدر دوست دارمممممممممممممم  

منزززززززززززززه

هستی میکشمتتتتتتتتتتت همین یه بار قول میدم آخرین بارم باشهههههههههههههههه منزززززززززززه

کی کجا ببینمتتتتتتتتتتتتتتت 

وارد فروشگاه شدن ادمین و انتظار داخل فروشگاه مشغول مدیریت بودن 
هستی به منزه میگه بلندم کن تا برم گوشیو  بگیرم وقتی بلندش میکنه هستی که خدای شیطنت از بس ورجه ورجه میکنه


وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای نههههههههههههههههههههههههههههههه  قفسه گوشیها میفته رو سر هردوتاشووووووووون  هستی دستش میشکنه و منزه پاهاش   هستی میکشمتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت


دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۲ ۰۹:۴۶ قبل از ظهر
مهمان ويژه ي صندلي داغ: «نازنين زهرا» | نویسنده: نازنین زهرا |انجمن: صندلی داغ
 
نوشته شده توسط : maryam20 »
خوبی ابجی خوبم.
چراازدواج نکردی؟؟؟
چندبارچایی ریختی روی خواستگارت؟
وقتی خاستگارمیادبرات چه حالی داری؟؟؟
دوست داری خواهرشوهرهم داشته باشی؟
اگه شوهر ایندت گفت نری سرکارچکارمیکنی؟
باشوهرایندت دعوات بشه باچی کتکش میزنی؟دمپایی.چوب.لوله.
اشپزی میکنی؟چندبارغذاتوسوزوندی؟
چندتاخواهروبرادرین؟
خاله وعمه شدی؟کدوم بهتره خاله یاعمه بودن
موتورسواری رودوست داری یاماشین؟

سلام مریم عزیزم
چرا تا حالا ازدواج نکردم
..خووواخه خیلی خیلی زوده...بعد ارشد
تا حالا چایی نریختم برا خاستگار...ایشششش مگه قراره چاییی هم بریزیم
تا حالا به صورت رسمی نداشتم اخه بابا خیلی زوده خیلیییی...ولی فک کنم چون کلا من ادم پراسترسی هستم استرس داشته باشم برا قیا فه اش
اره خانواده پر جمعیت رو دوس دارم..ولی بیشتر دوس دارم برادر شوهر داشته باشم...
خووواولش میگم که رو شغلم حساسم ولی اگه تو زندگیم خلا احساس کردم نمیرم ادامه تحصیل میدم...
من از تجربیات شوما عزیزان استفاده میکنم خخخخخ ولی فک نکنم حوصله دعوا رو داشته باشم امیدوارم که ایشون انقد بزرگوار باشن که این حرفا تو زندگیم معنی نداشته باشن...
اشپزی رو دوس دارم..ولی بیشتر سفره ارایی رو میپسندم..ماکارونی که اصلن بلد نیستم
....ولی ابتکاررو دوس دارم تو اشپزی..اخرین بار هم  فک کنم تو خابگاه بودش...
من فقططططط ی دونه خواهر دارم 12 سالشه...خیلیم عاشقشممممممممممم
نه ولی خیلی دوست داشتم عمه هم بشم اخه عمه ها ی جور متعصبن
من عشقمممم ماشینه حتی خیلی علاقه دارم که اطلاعات میکانیکیه ماشین داشته باشم......اگه ی روزی به عمرم هم مونده باشه ی مرسدس میگیرم میام روم..حالا ببین کی گفتم


دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۲ ۰۹:۲۸ قبل از ظهر
به نیت ظهورش صلوات... | نویسنده: نازنین زهرا |انجمن: صلوات شمار
 اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۲ ۰۹:۲۳ قبل از ظهر
میشه یک صلوات بفرسی | نویسنده: نازنین زهرا |انجمن: صلوات شمار
 اخی عسیسیم چقد خوشگله 
امام رضا علیه السلام میفرماید...
کسی که توان جبران گناهانش را ندارد...
زیاد بر محمد واهل بیتش علیه السلام صلوات بفرست..
که همانا گناهانش اگر حق الناس نباشد محو ونابود گردد...

دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۲ ۰۲:۱۹ قبل از ظهر
مهمان ويژه ي صندلي داغ: «نازنين زهرا» | نویسنده: نازنین زهرا |انجمن: صندلی داغ
 
نوشته شده توسط : غریبه110 »
سلام خوبی نازنین زهرا

شناختیم که بابای نفس

1-دنیات چه رنگیه؟

2-خون من آبیه/خون تو چه رنگیه؟

3-گره کور زندگیت؟

4-یه شکایت از خدا یه شکایت از خودت؟

5-چادر=؟

شیش-آرزوی محالت؟

7-آخرین خبر خوشی که شنیدی چی بودش؟

هشت-عاشق شدی؟

نه-پدر؟

10-مادر؟

11-چیکار کنیم که مخ ما پسرا زده نشه و اغفال نشیم

12-خاطره ی تلخ و شیرینت چیه؟

13-چرا دخترای الان مهریه14سکه رو قبول نمیکنن؟

فعلا بسه.


سلام مچکرم اقا پرهام
1- دنیام رنگارنگه...دوس دارم تو بوم زندگیم از همه رنگها باشه...
2-بلا به دور چرابیه
..به پزشک روم حتمن ی سر بزنین...من رنگ خونم قرمزه رنگ طبیعی
3-گرهی تو زندگیم نداشتم تابحال خداروشکر...
4-از خدا اینکه چرا تا حالا نشده برم کربلاااااابااینکه بعضی وختاهم تا اخرای کارش رفتیم ولی ...
اینکـــــــــــــــــــــه چرا حواسم به درسام کمتر شده
5-چـــــــــــــادر تاج بنـــــــــدگی
6-اینکه ی روزی مدیرعامل شرکت بنز بشم

7-اینکه مسافرت عیدمون برا رفتن به خونه هستی اینا قطعی شده..بازم دعا کنین خخخخ
8- خدایی به عشق اعتقادی ندارم...ولی اره شده یکی رو دوس داشته باشم..
9-تمام زندگیم ..باورکنین هروخت اسم پدررومینویسم گریه ام میگیره بس که عاشقشم...وختی ببینم پدرم ناراحته باورکنین قلبم درد میگیره..
10-تمام وجودم .نفسم..نبض زندگیم...وای هرچی بگم کم گفته ام...همه چیزمو میدم تا ازم راضی باشن...
اگه الان نفس میکشم به عشق پدرومادرمه...
11-والااااااااااااشوماپسرا هستین که مخ میزنین...خوووشوماهم زرنگ باشین پا ندین بهشون

12-حالا چراخودزنی میکنین ...میگما این سوالتون رو باید ازاقای حیاتی روم بپرسین...خخخخخخ
خووووخداییی 14 سکه کمه دیگه ینی چی اخه
دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۲ ۰۱:۵۷ قبل از ظهر
مهمان ويژه ي صندلي داغ: «نازنين زهرا» | نویسنده: نازنین زهرا |انجمن: صندلی داغ
 
نوشته شده توسط : اشک فراق »
سلام خواهرگلم.

1-نازنین زهرا رومعرفی کن.

2-آرزوی کودکیت؟

3-آرزوی زمان حالت؟

4-اگرماشین زمان میداشتی دوست داشتی به کدام قسمت زمان وکدام دوره برگردی؟چرا؟

5-یه خاطره تلخ ویه خاطره ی شیرین ازدوران زندگیت؟

6-رنگ/غذا/فیلم/کتاب/حیوان/شهر موردعلاقت؟







سلام اشک فراق عزیز
1-وای چه سوال سختی
خخخ..من 21 سالمه دانشجوی پرستاری هستم..
من ی دختری هستم که کلی تا بحال تغییرات تو زندگیش داشته...ی دختری که کلی ارزو ورویا داره...
ی دختر پرحرف..یه کم مغرور..خیلی لجباز...بقیه میگن خیلی مهربون
خعلیی بلندپروازم خعلی...سعی میکنم واجبات دینمو تمام کمال انجام بدم...ی دختری که قصد داره دونه دونه به تمام ارزوهاش برسه تا هیچ حسرتی تو زندگیش نداشته باشه..
ی دختر عاشق عاشق خدا عاشق زندگی ...
عاشق عاشق ماشین وسرعت هستم..رانندگی تو شب رو دوس دارم...اگه موقعیتشو داشتم وارد صادرات وواردات ماشین میشدم..
عاشق اهنگ وویولون هستم...یکی از فانتزیام اینه که ی روزی بتونم خوب ویولون بزنم..
عاشق نویسندگی هستمممم اونم دوس دارم متنام غمگین باشه....دلیلشو خودمم نمیدونم
شغلم رو دوس دارم..ارزوم اینه که ارشد تربیت مدرس قبول بشم وبعد برا دکتری بورسیه بشم..
دوست دارم تافلمو بگیرم..دوس دارم ی روزی حافظ کل قران بشم...دعاکنینننننننن..
ادم شادی هستم..یکی از شادی های دنیام اینه که خانه ای داشته باشم وسط شهر ی جای شلوغ باشه وکلی مغازه اطراف خانه و از خانه های حیاط دار تک واحدی باشه که توی حیاطش حوض داره وکلی باغچه که اول صب بیدار بشم وشیلنگ 4 متری رو از این ور حیاط تا اون ور حیاط بکشم برابیاری باغچه ها...
یکی از شادی های دنیام اینه که جز ادمهایی باشم که داخل خونه ام گرامافون داشته باشم ویک رادیوی قدیمی که اول صب رادیو تهران روگوش بدم وبجای نان فانتزی همیشه نان سنگک و به جای قهوه های عصر چای ساده راتوی همین استکانهای کمرباریک بخورم...
یکی ازشادی های دنیام اینه که ی روزی سرمایه داشته باشم و ی موسسه خیریه بازکنم..وبشم بابالنگ دراز پنهانی کلی فرشته های کوچک..
یکی از شادی های دنیام اینه که کاغذی باشد وقلمی وی دنیا حرف برای نوشتن وادم هایی که بخانند ومرا بگویند بنویس....
ویـــــــــــکی از شادی های دنیام هم میتوانداین باشدکه شغل ام ازسراتفاق پرستاری باشد..همان هاکه پیچیدگی های ساده دارند وهمه عشقشان این است که حال ادمهایی راخوب کنند...
فک کنم دیگه خعلی شناختینم...


2-ارزو داشتم معلم بشم...وهمیشه هم ارزو داشتم برم هند..
3-همه ارزوهامو تو سوال یک گفتم....یکی ارزوهام هم اینه که برم خانه خدا هرچه زودتر..
4-اگه منظور دوره زندگی خودم باشه برمیگشتم دوران دبیرستانم وکارحفظم رو که بنا به دلایلی متوقف شد رو ادامه میدادم واجازه نمیدادم چیزی مانعش بشه...
5-بدترین خاطره ام برمیگرده پارسال برا خاطر عمل پدرعزیزم..که الان خداروهزاران هزاران مرتبه شکر که حالش خیلی خیلی بهتره...
وی خاطره بدم دارم که کاملا سکرته

وخاطره شیرینم هم کلا درکنار بابام ومامانم همه چیزش برام شیرینه
6-همه رنگهارو دوس دارم بستگی داره بخام برا چی رنگ انتخاب کنم...ولی بیشتر بنفش رو خعلی میپسندم..
غذا...لازانیا...ته چین...کباب...
فیلم زمانه -شوق پرواز...امیلی در نیومون..وفیلمهای اناتومی
کتاب جهادبانفس وسایل الشیعه
تاحالا عثن بش فک نکرده بودم..ولی کلاغ همیشه حرصم میده...
شهرتبریزبرام ی دنیای دیگس..کاشان ومشهد رو هم دوس دارم...البته ونیز رو هم دوس دارم


دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۲ ۰۱:۱۵ قبل از ظهر
مهمان ويژه ي صندلي داغ: «نازنين زهرا» | نویسنده: نازنین زهرا |انجمن: صندلی داغ
 [quote
=ترنم 12]سلام نازنین عزیز

منو میشناسی؟؟؟؟
منو از دید خودت معرفی کن اگه میشناسی؟؟؟

اخرین باری که احساس کردی خدا خیلی دوست داره کی بوده ؟؟چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
[/quote]
سلام خاله ترنم..
بعله...زیاد باهاتون همصحبت نشدم متاسفانه...البته بااین اسم کاربریتون..
ی دختر خیلی جدی هستین کاملا جدی..و احساس میکنم خیلی مذهبی هستین..ولی یکی خیلی ازخوبی های شما بم گفته....
خب من خودم با همین حسه که دارم زندگیمو جلو میبرم ولی پارسال همین موقع ها بود که مطمین شدم خدا دوسم داره اخه دوتا ازمشکلاتم ی جا باهم حل شد..چیزایی که خیلی سخت بود برام..و حتی یکیش باورنکردنی بود برام...


شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۲ ۰۹:۴۵ بعد از ظهر
از دلنوشته هایم ساده نگذر به یاد داشته باش این دل نوشته هارا یک دل نوشته | نویسنده: نازنین زهرا |انجمن: دلنوشته های نازنین زهرا
 پاییز برای من تمام نشده هست ومن حتمن تکلم حرفهایم را ازدست نداده ام...که این حوالی پیدایم نمیشود...
ازخودم خبر ندارم ..گاها خبرهایی را به گوشم میرسانند...
که مثلا من حوالی چهاردیواری اتاقم هستم..وگاها میز اخر پنجره کتابخانه دیده اند..وگاها با اسم مهمان در انجمن مرا دیده اند...
گفته اند سرم به درس خاندن مشغول هست...
مرا با ی بارانی مشکی هم دیده اند...حوالی شهرکتاب...رفته بودم اذوقه این ماهم را بخرم...
گفته اند که الان حالم گرفته شددددددددددددددد....
این نوشتموالان همینجا از تراوشات ذهنم نوشتم...اخه همین الانم دلم گرفت وناراحت شدم...

جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۲ ۰۸:۴۲ بعد از ظهر
دوزادهمین سالگرد (ما ) شدن | نویسنده: نازنین زهرا |انجمن: دلنوشته های واقعی و خاطرات اعضاء یاران
 بنـــــــــــام پیوند دهنده قلبهــــــــــــــــا
می خاستم زیباترین کلام را برایتان نگارش کنم...
ولی پنداشتم ساده نوشتن همچون ساده زیستن زیباست...
سالگرد ازدواج وسالگرد پیوند قلبهایتان را به شما دوتا بزرگوار از صمیم قلبم تبریک میگم...
برایتان ارزوی خوشبختی دارم تا باغ جهان نظاره گر خوشبختی شما در کنار فرزندان عزیزتان باشد....
ان شاالله که 120سال کنارهم به خوبی وخوشی زندگی کنید....



هزاران گل یاس سپید تقدیمتان بادددددد
حالا عامووووکادو چی گرفته بودین
پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۲ ۱۲:۰۵ بعد از ظهر
مهمان ويژه صندلي داغ:«جمعه موعود» | نویسنده: نازنین زهرا |انجمن: صندلی داغ
 سلام جمعه موعود..سوختن مبارکا باشه...
خوووواینم از سوالای من
1-بزرگترین سوتی که تو روم دادی چی بود؟
3تا ازاقایون و3 تا ازخانومای روم رو اسم ببر؟(بدون فک کردن ..سریع)

3-شماره چن نفراز بچه های روم رو داری؟
4-فرض کن تو ی قرعه کشی بانک جایزه کلای رو بردی به من قرض میدی ی بنز بگیرم پزشو به پونه بدم؟
5-اشتباهی که هرگز تکرارنمیکنی؟
6-تاریخ انقضای چت برات کی هست؟
7-نظرت در مورد البوم عکس چیه؟
8-اخرین اس ام اس رو برای کی فرستادی؟وچی بود؟بنویس
9-نظرت درمورد این عکس چیه اعتماد به سقف؟؟


فعلا همینارو جواب بده ....بازم تشریف میارم
پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۲ ۱۲:۰۹ قبل از ظهر
چه عاشقانه ی زیباییست وقتی که میگویی: | نویسنده: نازنین زهرا |انجمن: دلنوشته های maryam20
 من مثل این گداها نیستم...که زنگ تمام خانه های کوچه را میزند....تاشاید یکی درراباز کند..
من فقط درب خانه خودت بست نشسته ام..
مهربــــــــــــان پروردگار من...
می دانم حتی دست خالی بازگشتن از درگاهت هم بی حکمت نیست...

چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۲ ۱۱:۵۰ بعد از ظهر
جای خالی روپرکنید............ | نویسنده: نازنین زهرا |انجمن: متفرقه
 زندگی بدون خیلی چیزا وخیلی افرادزندگیمون معنی نداره...سوال خدایی خیلی کلی بود...من اگه بخام پر کنم خیلی چیزا هست که بنویسم..پدرومادرم شاخ ونبات زندگیم هستن..
واما توبین رویاهام وارزوهام زندگی بدون بنز نمیشه


صفحه 18 از 18 < 1 15 16 17 18 > آخرین »









انجمن یاران منتظر

چت روم یاران منتظر

چت روم و انجمن مذهبی امام زمان



هم اکنون 10:49 بعداز ظهر